خواب فرشته من
اسمای قشنگم از وقتی به دنیا اومدی با زبون شیرینت بهمون می فهموندی که گشنته و شیر می خوای
من عاشق این حرف زدنت بودم بعضی اوقات بدجنسی می کردمو دیر بهت شیر میدادم تا کلی برام شیرین زبونی کنی و من لذت ببرم
میدونی چی می گفتی فندقم ؟؟؟ می گفتی : اِه اِه اِه یا اِهِ اِهِ اِه
مادر جون، جونم برات بگه که انقدر عزیز بودی برام که اگه تا صبحم برات بیدار بودم عین خیالم نبود تازه وقتی تو خواب بودی من بیدار میشستم بالا سرت و تا صبح نگات می کردم انقدر برام قشنگ بودی که گریم می گرفت
مامانی نمیدونی چقدر زیبا بودی مثل یه فرشته کوچولو که بال نداشت
گاهی اوقات بلند میشدمو دوربین می اوردم و ازت عکس مینداختم پشت سر هم
انگار با این کارم می خواستم مانع گذر زمان بشم
برو تو ادامه مطلب مامانی ٢, ٣ تا از عکسات و اونجا گذاشتم
ببین چقدر بامزه خوابیدی ، مثل آدم بزرگا اینجا مماخت یه کوچولو تپلی بود ولی یواش یواش لاغر شد
وای مامانی ببین اینجا چقدر ناناز خوابیدی
انگار داری احترام میزاری نخودکم
مامان فدات بشه زیبای من
الهی عاقبت به خیر بشی مامانم